تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۷
کد خبر : 20397

سکینه مریخ

از پروپاگاندای رسانه‌ای غرب و رژیم صهیونیستی تا مرجعیت رسانه ملی در طوفان الاقصی

از پروپاگاندای رسانه‌ای غرب و رژیم صهیونیستی تا مرجعیت رسانه ملی در طوفان الاقصی
رسانه ملی با درک درست ازهدف گذاری‌های رسانه‌ای غرب در جریان عملیات طوفان الاقصی، اقدام به ارتقای قدرت روایتگری خود کرد و مانع از تحقق اهداف شوم رسانه‌های غربی و عبری عربی شده است.

به گزارش ریحان نیوز، هادی ابراهیمی کیاپی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه در یادداشتی نوشت: نسل کشی صهیونیست‌ها در غزه قهرمان، با لجاجت حیثیت باخته‌های ناشی از عملیات رعدآسای طوفان الاقصی، در سانسور کامل رسانه‌ها با سرعت در حال شکل گیری است و خفقان خبری، به اندازه‌ای است که گویا بر رسانه‌ها و ابررسانه‌های غربی، گرد مرگ پاشیده و روزه سکوت گرفته اند.

همان رسانه‌های غول پیکر ناجوانمردی که افسانه هولوکاست را واقعی جلوه داده و مقدمه باج خواهی صهیونیست‌ها از دولت‌های غربی کرده اند و به واسطه همین افسانه سازی، کمک‌های کلان غربی‌ها به جیب صهیونیست‌ها واریز می‌شود، رسانه‌هایی که آنچنان در پوشش مظلومیت دروغین صهیونیست‌ها در جریان عملیات الاقصی از هم پیشی گرفته اند که گویا جنایات فجیع دیریاسین، صبرا، شتیلا، قانا، کفرقاسم و ده‌ها جنایت ریز و درشت دیگر را همین جلادان صهیونیست انجام نداده و رزمندگان گردان‌های القسام، شروع کننده یک تهاجم بودند، در حالیکه حماس و القسام در برابر جنابات پایان ناپذیر صهیونیستها، مدافعان مظلومی هستند که می‌خواهند خانه هایشان را پس گرفته و قدس شریف و فلسطین اشغال شده را از اسارت غاصبان صهیونیست نجات دهند.

جنگ‌های عصر پست مدرنیته، جنگ هیبریدی و ترکیبی است که دشمن، با ذکاوت رسانه ای، در تکاپوی تحریف، تخریب و تهدید حریف بوده و از عنصر غلو و پروپاگاندا و فریب نهایت بهره را می‌برد.

آتش تهیه و یا همان پرت کردن حواس حریف و افکار عمومی جهان، بعهده رسانه‌ها و پادو‌های قلم فروشی است که با طرح مسائل شبهه افکن، مثل خشونت رزمندگان عملیات الاقصی در بریدن سر سه کودک، عریان کردن بدن زنان و دختران شهرک نشین‌ها و با طرح مسئله یازده اکتبر امریکا جهت ماله کشی جنایات صهیونیست‌ها و توجیه تئوریک نسل کشی بی نظیر در غزه، سعی کردند شرایط را به سمتی ببرند که غربی‌ها و متحدان آنها، نه تنها تلاشی برای پایان دادن به نسل کشی وسیع و گسترده در غزه مظلوم انجام نداده اند، بلکه پیشرفته‌ترین بمب‌ها و سلاح هایشان را هم به رژیم اشغالگر قدس داده تا در صورت نیاز، برای سرکوب فلسطینی‌ها از آن‌ها استفاده کنند که کردند.

صهیونیست‌ها علاوه بر سرکوب مردم بی گناه غزه، سرکوب همزمان کرانه باختری رود اردن، تقابل با حزب الله لبنان و دولت سوریه و … را نیز دست کارقرار دادند، اما نکته جالب و البته تأسف انگیز این ماجرا، شلیک هدفمند جنگنده‌های اسرائیلی به نمایندگی‌های رسانه‌های مقاومت با محوریت رسانه ملی از جمله شبکه‌های العالم و پرس تی وی جهت ممانعت از انعکاس و مخابره اخبار این مجموعه فجایع اتفاقیه در غزه به افکار عمومی جهان و اصرار بر هدایت یکسویه اذهان جهانیان به نفع استراتژی مظلوم نمایانه اش در جنگ جاریه است.

اما رسانه ملی که علاوه بر مرجعیت رسانه‌ای داخل کشور، مرجعیت رسانه‌ای جبهه مقاومت را نیز عهده دار شده است، با پیش بینی زودهنگام سیاست‌های خبری صهیونیست‌ها که البته با محوریت ابررسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و مجازی پیگیری می‌شود، نه تنها غافلگیر نشده، بلکه با فعالسازی برنامه ۲ و فعالسازی سایر پتانسیل ها، عملا و به استناد واکنش‌های گسترده ملت‌های جهان حتی در عمق کشور‌های عنود غربی از جمله امریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، آلمان، اسپانیا و سایر کشور‌های تأثیرگذار نقش محوله به خویش را با انعکاس لحظه به لحظه و نیز تحلیل و پردازش کارشناسانه اقدامات صهیونیست‌ها و تبیین وضعیت غزه و از طرفی اشرافیت فرهنگ مبارزه در ملت فلسطین و استمرار عملیات الاقصی همراه با شلیک مستمر صد‌ها موشک و خنثی کردن نقش پدافندی گنبد آهنین، شور و هیجان مذهبی و انسانی ملت‌ها را به نفع ملت و آرمان‌های فلسطین رقم زده و می‌زند.

رسانه ملی با همه محدودیت‌های میدانی و نیز مزاحمت‌های فنی از جمله مسدود کردن راه‌های استفاده از امکانات مخابراتی غربی‌ها و اجماع رسانه‌ای غرب برای خنثی کردن نقش محوری و پراستقبالش، بار‌ها و بار‌ها موجب شکل گیری حماسه‌های متعدد رسانه‌ای و حمایت خبری از ملت‌های مظلوم بخصوص ملت مظلوم فلسطین و بالاخص غزه قهرمان و قدرتمند اما مظلوم بوده و این روزها، اوج ایفای چنین نقش‌های کلیدی و پایان دادن به سیطره رسانه‌ای غرب بر حوادث و‌جریانات جهانی و منطقه‌ای است.

عصر، عصر جنگ رسانه‌ها با غالبیت جنگ روایت‌ها به انگیزه ذهنیت سازی‌های هدایت شده در باور‌های عمومی و خاص ملت‌های دنیاست و از این رو ابرقدرت‌ها با تحمیل خودخواسته هزینه‌های سنگین، غول پیکرترین رسانه‌ها را بوجود آورده تا با استفاده از صنعت فریبنده پروپاگاندایی، زاویه نگاه ملت‌ها به حوادث مختلف را تعیین کرده و از همان قدرت تعیین کنندگی، همراهی ملت‌ها با اهدافشان را رقم بزنند.

رسانه ملی با درک درست چنین هدف گذاری‌های رسانه‌ای غرب، اقدام به ارتقاء قدرت روایتگری خود نموده و نه تنها در مسائل داخلی کشور مانع از تحقق اهداف شوم آن‌ها در نتیجه گیری از ارائه اسم رمز‌های متعدد آن‌ها شده که موضوع بی هوش شدن آرمیتا در متروی تهران یکی از آن‌ها بوده، بلکه در جبهه مقاومت نیز همین میدان داری را تکرار کرده و علیرغم پروپاگاندا‌ها و هیاهوسالاری‌های متعدد و متنوع ابررسانه‌های غربی، حتی خبرنگاران خبرسازشان را مجاب به عذرخواهی از افکار عمومی کرد که نمونه اش عذرخواهی خبرنگاری است که به نقل از ارتش اسرائیل، مدعی بریدن سر سه کودک توسط رزمندگان حماس در جریان عملیات الاقصی شده بود

سؤالی که خودم در این روز‌ها جوابش را دریافت کردم این بود که علت این همه تهاجم هماهنگ و بسیار پردامنه داخلی و خارجی علیه رسانه ملی چیست و از کجا نشأت می‌گیرد؟ و دریافتم که رسانه ملی در هدفگذاری و استراتژی جدید غربی‌ها در فرایند جنگ رسانه‌ای و جنگ روایتها، تا چه اندازه مانع از نتیجه گیری‌های خاص آنهاست و سرمایه گذاری‌های سنگین آن‌ها را خنثی و باطل می‌کند

در فراز پایانی تأکید می‌کنم که رسانه ملی مانع از تک صدایی غربی‌ها در بوق و کرنا‌ها و بلندگو‌های رسانه‌ای غرب شده و دقیقا با روشنگری و مستندسازی و اثبات پوچ بودن غوغاسالاری‌های غربی ها، حداقل به افکار عمومی دنیا فهمانده که در این رسانه‌ها با مشتی دروغ پرداز حرفه‌ای و پرفریب مواجه اند و ساده لوحی و زودباوری‌ها آن‌ها را خیلی زود به اهدافشان می‌رساند و کمترین نقش رسانه ملی ایجاد تشکیک و تردید در صحت خبر‌های تحت پردازش غربی هاست و این دستاورد، دستاورد بسیار بزرگی است که باید توسعه اش داد و در مرحله دوم تیز کردن گوش هایشان به روایت‌ها و اخبار سایر رسانه‌های مستقل جهان بود که الحمدالله آن هم دستاورد بزرگ دیگر رسانه ملی بود.

در پایان بر این اصل اصرار می‌ورزم که تقویت رسانه ملی ناشی از فهم درست جنس جنگ‌های امروزی است و کسانی که بجای انتقاد سازنده به تحریف واقعیت‌ها و تخریب روایتگری رسانه ملی می‌پردازند یا عامدانه مأموریت دارند یا غافلانه در حال شلیک به سنگر خودی و خودزنی‌های خسارت آفرین هستند پس تا جایی که ممکن است باید خوابیده‌ها را بیدار کرد اما در عین حال باید تکلیف به خواب زده‌ها و نیز کسانی که تحت مأموریت محوله و هوشمندانه شلیک می‌کنند را روشن و تعیین کرد.

تردیدی نیست که رسانه ملی در خط مقدم جهاد تبیین قرار دارد و تقویت رزمندگان مستقر در خط مقدم به انگیزه تحقق اهداف مبارزه با دشمنان، یک وظیفه جهادی و ملی است.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.